فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 351
حاشا که من به موسم گل ترک مي کنم ، من لاف عقل مي زنم اين کار کي کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم ، در کار چنگ و بربط و آواز ني کنم از قيل و قال مدرسه حالي دلم گرفت ، يک چند نيز خدمت معشوق و مي کنم کي بود در زمانه وفا جام مي بيار ، تا من حکايت جم و کاووس کي کنم از نامه سياه نترسم که روز حشر ، با فيض لطف او صد از اين نامه طي کنم کو پيک صبح تا گله هاي شب فراق ، با آن خجسته طالع فرخنده پي کنم
اين جان عاريت که به حافظ سپرد دوست
،
روزي رخش ببينم و تسليم وي کنم
تعبیر:
کاری را که در پیش داری به پایان برسان و از انجام آن منصرف نشو. به عقل و درایت خود تکیه کن و به سخنان مردم گوش فرا نده تا در تصمیم خود متزلزل و مردد نشوی. به خداوند تکیه کن تا در کارها موفق شوی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 223
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود ، هرگز از ياد من آن سرو خرامان نرود از دماغ من سرگشته خيال دهنت ، به جفاي فلک و غصه دوران نرود در ازل بست دلم با سر زلفت پيوند ، تا ابد سر نکشد و از سر پيمان نرود هر چه جز بار غمت بر دل مسکين من است ، برود از دل من و از دل من آن نرود آن چنان مهر توام در دل و جان جاي گرفت ، که اگر سر برود از دل و از جان نرود گر رود از پي خوبان دل من معذور است ، درد دارد چه کند کز پي درمان نرود
هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان
،
دل به خوبان ندهد و از پي ايشان نرود
تعبیر:
در راه مقصود اراده ای محکم و پایدار داشته باش. با هر مانع که روبرو شدی، نا امید نشو زیرا نا امیدی بزرگترین آفت برای انسان است. شک و تردید را از خود بران. در امر زندگی دو دل بودن بسیار بد است.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 186
گر مي فروش حاجت رندان روا کند ، ايزد گنه ببخشد و دفع بلا کند ساقي به جام عدل بده باده تا گدا ، غيرت نياورد که جهان پربلا کند حقا کز اين غمان برسد مژده امان ، گر سالکي به عهد امانت وفا کند گر رنج پيش آيد و گر راحت اي حکيم ، نسبت مکن به غير که اين ها خدا کند در کارخانه اي که ره عقل و فضل نيست ، فهم ضعيف راي فضولي چرا کند مطرب بساز پرده که کس بي اجل نمرد ، وان کو نه اين ترانه سرايد خطا کند ما را که درد عشق و بلاي خمار کشت ، يا وصل دوست يا مي صافي دوا کند
جان رفت در سر مي و حافظ به عشق سوخت
،
عيسي دمي کجاست که احياي ما کند
تعبیر:
زندگی گاهی با شکست و گاهی با پیروزی همراه است. نباید نا امید شد، بلکه به لطف خداوند امید داشته باش. همه چیز را از خدا بدان تا زندگی بر تو آسان گردد. به زودی رنج ها به پایان می رسد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 14
گفتم اي سلطان خوبان رحم کن بر اين غريب ، گفت در دنبال دل ره گم کند مسکين غريب گفتمش مگذر زماني گفت معذورم بدار ، خانه پروردي چه تاب آرد غم چندين غريب خفته بر سنجاب شاهي نازنيني را چه غم ، گر ز خار و خاره سازد بستر و بالين غريب اي که در زنجير زلفت جاي چندين آشناست ، خوش فتاد آن خال مشکين بر رخ رنگين غريب مي نمايد عکس مي در رنگ روي مه وشت ، همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرين غريب بس غريب افتاده است آن مور خط گرد رخت ، گر چه نبود در نگارستان خط مشکين غريب گفتم اي شام غريبان طره شبرنگ تو ، در سحرگاهان حذر کن چون بنالد اين غريب
گفت حافظ آشنايان در مقام حيرتند
،
دور نبود گر نشيند خسته و مسکين غريب
تعبیر:
در غم و اندوه به سر می بری و انتظار کمک و یاری داری. با مشورت دیگران می توانی به آرزوی خود برسی. باز هم لطف خداوند به یاری تو خواهد آمد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 483
سحرگه ره روي در سرزميني ، همي گفت اين معما با قريني که اي صوفي شراب آن گه شود صاف ، که در شيشه برآرد اربعيني خدا زان خرقه بيزار است صد بار ، که صد بت باشدش در آستيني مروت گر چه نامي بي نشان است ، نيازي عرضه کن بر نازنيني ثوابت باشد اي داراي خرمن ، اگر رحمي کني بر خوشه چيني نمي بينم نشاط عيش در کس ، نه درمان دلي نه درد ديني درون ها تيره شد باشد که از غيب ، چراغي برکند خلوت نشيني گر انگشت سليماني نباشد ، چه خاصيت دهد نقش نگيني اگر چه رسم خوبان تندخوييست ، چه باشد گر بسازد با غميني ره ميخانه بنما تا بپرسم ، مال خويش را از پيش بيني
نه حافظ را حضور درس خلوت
،
نه دانشمند را علم اليقيني
تعبیر:
اگر می خواهی به آرزو و مراد خود برسی باید صبر کنی و با مشکلات بسازی. به بازبینی اعمال و رفتار خود بپرداز تا نقاط ضعفت را بشناسی. مغرور و متکبر نباش و خود را انسانی کامل ندان. از کمک و مشورت انسان های خیرخواه بهره گیری کن تا به مقصود خود برسی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 6
به ملازمان سلطان که رساند اين دعا را ، که به شکر پادشاهي ز نظر مران گدا را ز رقيب ديوسيرت به خداي خود پناهم ، مگر آن شهاب ثاقب مددي دهد خدا را مژه سياهت ار کرد به خون ما اشارت ، ز فريب او بينديش و غلط مکن نگارا دل عالمي بسوزي چو عذار برفروزي ، تو از اين چه سود داري که نمي کني مدارا همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي ، به پيام آشنايان بنوازد آشنا را چه قيامت است جانا که به عاشقان نمودي ، دل و جان فداي رويت بنما عذار ما را
به خدا که جرعه اي ده تو به حافظ سحرخيز
،
که دعاي صبحگاهي اثري کند شما را
تعبیر:
هرکس به اندازه سعی خود به نتیجه دست می یابد و تو نیز هر چه تلاش بیشتری به خرج دهی توفیق بیشتری کسب خواهی کرد چنانکه بهشت را جز به سعی و تلاش نمی دهند.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 169
ياري اندر کس نمي بينيم ياران را چه شد ، دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پي کجاست ، خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمي گويد که ياري داشت حق دوستي ، حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد لعلي از کان مروت برنيامد سال هاست ، تابش خورشيد و سعي باد و باران را چه شد شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار ، مهرباني کي سر آمد شهرياران را چه شد گوي توفيق و کرامت در ميان افکنده اند ، کس به ميدان در نمي آيد سواران را چه شد صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغي برنخاست ، عندليبان را چه پيش آمد هزاران را چه شد زهره سازي خوش نمي سازد مگر عودش بسوخت ، کس ندارد ذوق مستي ميگساران را چه شد
حافظ اسرار الهي کس نمي داند خموش
،
از که مي پرسي که دور روزگاران را چه شد
تعبیر:
با غم و غصه، هیچ کاری درست نمی شود. همچنین با دست روی دست گذاشتن چیزی جز اتلاف و هدر دادن وقت بدست نمی آید. نا امیدی آفتی بزرگ است. آن را از خود دور کن و به خود متکی باش و اراده ای محکم داشته باش.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 385
يا رب آن آهوي مشکين به ختن بازرسان ، وان سهي سرو خرامان به چمن بازرسان دل آزرده ما را به نسيمي بنواز ، يعني آن جان ز تن رفته به تن بازرسان ماه و خورشيد به منزل چو به امر تو رسند ، يار مه روي مرا نيز به من بازرسان ديده ها در طلب لعل يماني خون شد ، يا رب آن کوکب رخشان به يمن بازرسان برو اي طاير ميمون همايون آثار ، پيش عنقا سخن زاغ و زغن بازرسان سخن اين است که ما بي تو نخواهيم حيات ، بشنو اي پيک خبرگير و سخن بازرسان
آن که بودي وطنش ديده حافظ يا رب
،
به مرادش ز غريبي به وطن بازرسان
تعبیر:
از دوست و مقصود خود دور مانده ای و در آرزوی دیدار او به سر می بری. به زودی مقصود تو حاصل خواهد شد و به آرزوی خود می رسی. دست از تلاش بر ندار.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 235
زهي خجسته زماني که يار بازآيد ، به کام غمزدگان غمگسار بازآيد به پيش خيل خيالش کشيدم ابلق چشم ، بدان اميد که آن شهسوار بازآيد اگر نه در خم چوگان او رود سر من ، ز سر نگويم و سر خود چه کار بازآيد مقيم بر سر راهش نشسته ام چون گرد ، بدان هوس که بدين رهگذار بازآيد دلي که با سر زلفين او قراري داد ، گمان مبر که بدان دل قرار بازآيد چه جورها که کشيدند بلبلان از دي ، به بوي آن که دگر نوبهار بازآيد
ز نقش بند قضا هست اميد آن حافظ
،
که همچو سرو به دستم نگار بازآيد
تعبیر:
در انتظار به سر می بری. نا امید و ناراحت نباش زیرا به مقصود خود می رسی. بلا و مصیبت های رسیده را تحمل کن. در کوره ی حوادث، خود را آبدیده کن و تجربه اندوزی کن تا لذت بیشتری از پیروزی ببری.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 270
درد عشقي کشيده ام که مپرس ، زهر هجري چشيده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار ، دلبري برگزيده ام که مپرس آن چنان در هواي خاک درش ، مي رود آب ديده ام که مپرس من به گوش خود از دهانش دوش ، سخناني شنيده ام که مپرس سوي من لب چه مي گزي که مگوي ، لب لعلي گزيده ام که مپرس بي تو در کلبه گدايي خويش ، رنج هايي کشيده ام که مپرس
همچو حافظ غريب در ره عشق
،
به مقامي رسيده ام که مپرس
تعبیر:
زندگی در سایه ی مهر و محبت، لذت بخش و دلپذیر است. در دوستی و در زندگی خود بی ریا و صادق باش. مهر و محبت خود را به کسی که علاقمند هستی نشان بده تا در زندگی روز های خوشی داشته باشی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 368
خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم ، به ره دوست نشينيم و مرادي طلبيم زاد راه حرم وصل نداريم مگر ، به گدايي ز در ميکده زادي طلبيم اشک آلوده ما گر چه روان است ولي ، به رسالت سوي او پاک نهادي طلبيم لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام ، اگر از جور غم عشق تو دادي طلبيم نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد ، مگر از مردمک ديده مدادي طلبيم عشوه اي از لب شيرين تو دل خواست به جان ، به شکرخنده لبت گفت مزادي طلبيم تا بود نسخه عطري دل سودازده را ، از خط غاليه ساي تو سوادي طلبيم چون غمت را نتوان يافت مگر در دل شاد ، ما به اميد غمت خاطر شادي طلبيم
بر در مدرسه تا چند نشيني حافظ
،
خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم
تعبیر:
همه ی سختی ها و مشکلات بر طرف می شود، به شرط آنکه به تلاش خود ادامه بدهی. در زندگی تو گشادگی و سعادت پدید می آید و گرفتاری ها از بین خواهد رفت.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 408
اي آفتاب آينه دار جمال تو ، مشک سياه مجمره گردان خال تو صحن سراي ديده بشستم ولي چه سود ، کاين گوشه نيست درخور خيل خيال تو در اوج ناز و نعمتي اي پادشاه حسن ، يا رب مباد تا به قيامت زوال تو مطبوعتر ز نقش تو صورت نبست باز ، طغرانويس ابروي مشکين مثال تو در چين زلفش اي دل مسکين چگونه اي ، کآشفته گفت باد صبا شرح حال تو برخاست بوي گل ز در آشتي درآي ، اي نوبهار ما رخ فرخنده فال تو تا آسمان ز حلقه به گوشان ما شود ، کو عشوه اي ز ابروي همچون هلال تو تا پيش بخت بازروم تهنيت کنان ، کو مژده اي ز مقدم عيد وصال تو اين نقطه سياه که آمد مدار نور ، عکسيست در حديقه بينش ز خال تو در پيش شاه عرض کدامين جفا کنم ، شرح نيازمندي خود يا ملال تو
حافظ در اين کمند سر سرکشان بسيست
،
سوداي کج مپز که نباشد مجال تو
تعبیر:
گردش روزگار به کام تو است و اگر دچار مختصر رنج و غمی شدی، نگران نباش. خونسرد باش و حوصله کن. با همه ی مردم مدارا کن و مغرور نباش. خداوند را شکرگزار باش و قدر نعمات او را بدان و به دیگران محبت کن.